- فل بزه
آتشی که توسط خاکستر پوشانده شود
معنی فل بزه - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
(فِ)
لغت نامه دهخدا
دهی است از بخش تربت جام شهرستان مشهد که دارای 149 تن سکنه است. آب آن از قنات و محصول عمده اش غله است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
(گُ بُ تَ / تِ)
لغت نامه دهخدا
گل و بوته. و با کشیدن و انداختن ترکیب شود. کشیدن یا انداختن شکل گل و بوته در پارچه یا کاغذ یا چیز دیگر. رجوع به گل و بوته شود
نقش گل در جامه و غیره، بطور مطلق نقش و نگار بر روی کاغذ و جامه و پارچه های ابریشمین و امثال آن باشد
دیو زده، جن زده
بز شکاری
بز بی شاخ یا شاخ شکسته
غذای ترشیده و فاسده شده
از میان رفتن نژاد کسی، نفرینی است
پاره، چاک خورده
خورده، چشیده، دهن زده
جن زده
تاب خورده
غشی و به تصور عوام جن زده، فرد آزاردهنده
اخم کرده
بورانی
دست پاچه
دل زده
گیاهی خوردنی شبیه گشنیز